آرمین رضاقلی لالانی

آرمین رضاقلی لالانی

عنوان پایان‌نامه

امکان سنجی جایگزینی نظام رفاهی با طرح درآمد پایه همگانی در ایران



    دانشجو آرمین رضاقلی لالانی در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ، به راهنمایی سیروس امیدوار ، پایان نامه با عنوان "امکان سنجی جایگزینی نظام رفاهی با طرح درآمد پایه همگانی در ایران" را دفاع نموده است.


    تاریخ دفاع
    ۲۸ شهریور ۱۴۰۳
    ساعت دفاع

    چکیده

    این پایان‌نامه به بررسی جایگزینی طرح درآمد پایه همگانی (UBI) به‌جای نظام رفاه فعلی ایران پرداخته و با بهره‌گیری از دو روش تحلیل محتوا و پرسشنامه‌ای به تحلیل و ارزیابی این موضوع پرداخته است. در مرحله نخست، مبانی نظری و پیشینه تحقیق به‌طور جامع مطالعه شد و با استفاده از روش تحلیل محتوا، ناکارآمدی‌های نظام رفاه فعلی ایران، از جمله پوشش ناکافی نیازمندان، توزیع نابرابر منابع و نشت منابع به خانوارهای ثروتمند شناسایی گردید. نتایج نشان داد که نظام رفاه کنونی نه تنها در کاهش فقر موفق نبوده، بلکه کارایی لازم را برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر ندارد. در مقابل، طرح UBI به عنوان جایگزینی با پتانسیل بالا معرفی شد که با پرداخت نقدی به تمام شهروندان، می‌تواند به کاهش نابرابری، بهبود امنیت مالی و افزایش عدالت اجتماعی منجر شود. همچنین، اجرای UBI موجب ساده‌سازی فرآیندهای حمایتی و کاهش بوروکراسی خواهد شد. در مرحله دوم، با استفاده از روش پرسشنامه‌ای، نظرات جامعه آماری درباره UBI و تأثیرات آن جمع‌آوری شد. نتایج پرسشنامه‌ها نشان داد که اکثریت شرکت‌کنندگان معتقدند UBI می‌تواند به بهبود وضعیت معیشتی، کاهش وابستگی به کمک‌های دولتی و افزایش استقلال مالی افراد منجر شود. هرچند نگرانی‌هایی در خصوص تأمین مالی پایدار و تأثیر احتمالی UBI بر انگیزه‌های شغلی نیز مطرح شد. برخلاف نتایج تحلیل محتوا که بیشتر بر ضرورت‌های قانونی و ساختاری تأکید داشت، در نتایج پرسشنامه‌ای تمرکز بیشتری بر مسائل مالی و اجتماعی مرتبط با اجرای UBI دیده می‌شد. به طور کلی، نتایج هر دو روش تحقیق نشان داد که UBI می‌تواند ابزاری مؤثر در کاهش نابرابری، افزایش عدالت اجتماعی و کاهش بوروکراسی باشد. در نهایت، پیشنهادهایی برای اجرای آزمایشی UBI در مقیاس کوچک و ارزیابی تأثیرات آن بر کاهش فقر و بهبود رفاه اجتماعی ارائه شد.

    Abstract

      

    این پایان‌نامه به بررسی جایگزینی طرح درآمد پایه همگانی (UBI) به‌جای نظام رفاه فعلی ایران پرداخته و با بهره‌گیری از دو روش تحلیل محتوا و پرسشنامه‌ای به تحلیل و ارزیابی این موضوع پرداخته است. در مرحله نخست، مبانی نظری و پیشینه تحقیق به‌طور جامع مطالعه شد و با استفاده از روش تحلیل محتوا، ناکارآمدی‌های نظام رفاه فعلی ایران، از جمله پوشش ناکافی نیازمندان، توزیع نابرابر منابع و نشت منابع به خانوارهای ثروتمند شناسایی گردید. نتایج نشان داد که نظام رفاه کنونی نه تنها در کاهش فقر موفق نبوده، بلکه کارایی لازم را برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر ندارد. در مقابل، طرح UBI به عنوان جایگزینی با پتانسیل بالا معرفی شد که با پرداخت نقدی به تمام شهروندان، می‌تواند به کاهش نابرابری، بهبود امنیت مالی و افزایش عدالت اجتماعی منجر شود. همچنین، اجرای UBI موجب ساده‌سازی فرآیندهای حمایتی و کاهش بوروکراسی خواهد شد. در مرحله دوم، با استفاده از روش پرسشنامه‌ای، نظرات جامعه آماری درباره UBI و تأثیرات آن جمع‌آوری شد. نتایج پرسشنامه‌ها نشان داد که اکثریت شرکت‌کنندگان معتقدند UBI می‌تواند به بهبود وضعیت معیشتی، کاهش وابستگی به کمک‌های دولتی و افزایش استقلال مالی افراد منجر شود. هرچند نگرانی‌هایی در خصوص تأمین مالی پایدار و تأثیر احتمالی UBI بر انگیزه‌های شغلی نیز مطرح شد. برخلاف نتایج تحلیل محتوا که بیشتر بر ضرورت‌های قانونی و ساختاری تأکید داشت، در نتایج پرسشنامه‌ای تمرکز بیشتری بر مسائل مالی و اجتماعی مرتبط با اجرای UBI دیده می‌شد. به طور کلی، نتایج هر دو روش تحقیق نشان داد که UBI می‌تواند ابزاری مؤثر در کاهش نابرابری، افزایش عدالت اجتماعی و کاهش بوروکراسی باشد. در نهایت، پیشنهادهایی برای اجرای آزمایشی UBI در مقیاس کوچک و ارزیابی تأثیرات آن بر کاهش فقر و بهبود رفاه اجتماعی ارائه شد.