مسعود تقی آبادی

مسعود تقی آبادی

عنوان پایان‌نامه

تحول گفتمانی هویت ملی ایرانی در بازنمایی رسانه ای رویدادهای بزرگ ورزشی



    دانشجو مسعود تقی آبادی در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ، به راهنمایی سید جمال الدین اکبرزاده جهرمی ، پایان نامه با عنوان "تحول گفتمانی هویت ملی ایرانی در بازنمایی رسانه ای رویدادهای بزرگ ورزشی " را دفاع نموده است.


    رشته تحصیلی
    علوم ارتباطات
    مقطع تحصیلی
    دکتری تخصصی PhD
    تاریخ دفاع
    ۲۸ بهمن ۱۴۰۲
    ساعت دفاع

    چکیده

      این تحقیق درصدد است تا نحوه بازنمایی رسانه‌ای در باب هویت ملی را در طی رویدادهای ورزشی بزرگ (المپیک، جام جهانی فوتبال، بازی‌های آسیایی) پس از انقلاب مطالعه کند و به واکاوی هویت ملی در گفتمان رسانه‌های غالب هر دوره بپردازد.. سوال اصلی این است که هویت ملی ایرانی در بازنمایی رخدادهای مهم ورزشی در دوره‌های مختلف چه سیر تطوری را پشت سر گذاشته است و در بحبوحه¬ی برگزاری این رویدادها، دولت‌ها چه استفاده‌ای از ورزش برای شکل دادن به هویت جمعی موردنظر خود کرده‌اند. همچنین جمهوری اسلامی تنازع میان امت و دولت-ملت و رویدادهای مبتنی بر نظم مستقر جهانی را چگونه مرتفع کرده است. چارچوب مفهومی این تحقیق نیز برگرفته از نظریه‌های «ناسیونالیسم پیش‌پاافتاده» (بیلیگ)، ابداع سنت، آرای اسمیت، گلنر و «جامعه متصور» اندرسون و همچنین مبتنی بر آرای محققان داخلی ازجمله کچوئیان، شایگان و رجایی در باب هویت ایرانی است. نظریه دیگر نیز دکترین «ام‌القری» است که برای فهم تنازع بین روایت‌های امت‌گرایانه و یا ملت‌گرایانه از هویت ملی به‌کاررفته است. همچنین از روش تحلیل گفتمان و تلفیق آرای وُداک و فرکلاف برای متون مورد تحلیل و رویکرد سه لایه نشانه‌شناسی جان فیسک برای خوانش تصاویر بهره گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که در ۶ دوره مورد مطالعه پس از انقلاب استراتژی‌های ارجاعی به «ما» در هر دوره ذیل هویت اسلام، ایران، انقلاب و ملل مسلمان به‌صورت کلی و ارجاع به فرهنگ، مذاکرات، انتخابات، ورزش ایران، آسیا و منطقه به‌صورت خاص صورت گرفته است. استراتژی‌های اسنادی نیز بر پایه روایات دولت‌ها از هویت ملی تغییر می‌کند مانند مردم‌سالاری دینی، اعتدال، خدمت‌گزاری، عمل‌گرایی و اسناد به خصیصه‌های هویت ایرانی مانند، جنگجو، ملت بزرگ و... . نتایج همچنین نشان می‌دهد که در سیاست‌های کلی، دولت‌ها با توجه به اتخاذ گفتمان اصلی خود برخی لایه‌ها را کمرنگ کرده و برخی لایه‌ها را پررنگ که این امر تابع امیال و اهداف سیاسی دولت‌ها است. از سویی، تطابق لایه‌های اصلی هویت ایرانی با ایدئولوژی و گفتمان دولت باعث برجسته‌سازی آن لایه و تغایر این لایه‌ها با روایت دولت از هویت ملی منجر به طرد آن می‌شود. همچنین نتایج حاکی از آن است که با وقوع انقلاب بازگشتی دوباره به ملت به‌منزله‌ی دین و شریعت و پیروان دین (و تلقی‌های دیگر مبتنی بر دین در سایر دول اصول‌گرا) صورت گرفت و مفاهیمی همچون ملت به دلیل استقرار بر یک بافت و مفهوم دینی توانسته‌اند وارد جامعه مسلمان همچون ایران شوند و پذیرفته شوند و امت ازاین‌روی استحاله و بازگشتی به مفهوم ابتدایی از ملت است؛ اما در دوره‌های سازندگی به دلیل نیاز به بازسازی کشور رابطه با کشورهای دیگر ازجمله غرب و مظاهر تمدن غرب پذیرفته شد. در دوران خاتمی نیز به علت نیاز به گفتگوی تمدن‌ها و غرب و شرق، مظاهر متجددانه برجسته شد و دولت ملت به‌مثابه جلوه هویت مدرن و غربی پذیرفته شد و رویدادهای بز رگ ورزشی نیز به‌عنوان پدیده مدرن غربی در راستای رسیدن به این تلقی از هویت ملی و ارتباط سازش‌گرانه و صلح‌آمیز با دیگر جوامع موضوعیت یافت. دوران اعتدال‌گرایی حسن روحانی نیز به برساخت ملت از دریچه مدرن آن روی آورد و سیاست اعتدال و تعامل سازنده باعث شد که پدیده‌های مبتنی بر دولت ملت‌های وستفالیایی محل نظر قرار گیرد و پدیده‌های مدرن که مبتنی بر نظم مستقر جهانی است در راستای سیاست‌های دولت محل اعراب واقع گردد. در دوره رئیسی نیز هویت ملی به هویت دینی تغییر و جامعه اسلام به مرکزیت ایران اهمیت یافت. خمچنین تطور گفتمانی هویت ملی در هر دولت بخشی از آن مبتنی بر سیاست‌های دولت و تلقی آن دولت از هویت بوده است، درحالی‌که تحولات جهانی خود عامل تغییری در صورت‌بندی هویت ملی شده است.