محمد پورمحمدی
ساماندهی سازمان فضایی مبتنی بر حمل و نقل پیاده مدار بر پایه مدل تحلیلی (multiple centrality assessment)mca مطالعه موردی: شهر تالش
- دانشجو
- محمد پورمحمدی
- استاد راهنما
- علی خاکساری رفسنجانی
- استاد مشاور
- مائده هدایتی فرد
- استاد داور
- میترا عظیمی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- تاریخ دفاع
- ۳۰ بهمن ۱۴۰۲
- ساعت دفاع
- چکیده
-
با درنظرگرفتن رشد و توسعه شهرها و تغییرات روزافزون در نوع الگوهای زندگی کنونی، فضاهای شهری همواره با کنش و واکنش های زیادی با شهروندان روبه رو هستند. شهرها که بر اساس سازمان فضایی حاکم بر آن می توانند نیازهای ساکنین خود را برآورده کنند همواره با چالش های زیادی روبه رو هستند که می توان به وجود شبکه دسترسی مبتنی بر سواره اشاره نمود. محورهای شهری می بایست بر اساس حرکت شهروندان برنامه ریزی و طراحی گردند و به همین دلیل آنها باید در اولویت باشند تا بتوانند در زندگی شهری در زمان کنونی بیشترین بهره را ببرند زیرا هدف از طراحی و به وجود آمدن شهرها، رفع نیازهای ساکنین و اهمیت به آنها است. پس باید بدین نکته توجه داشت که سازمان فضایی شهرها زمینه های لازم را برای حضور شهروندان و استفاده کنندگان از فضا را فراهم کنند و یکی از این زمینه ها می تواند خیابان های پیاده محور و یا مسیرهای پیاده مدار باشد.
در این پژوهش سعی بر آن شده است که در شهر مطاله موردی (تالش) پس از شناسایی عناصر سازمان فضایی و معیارهای ساماندهی آن بر اساس پیاده مداری و استفاده از دو نوع مدل تحلیل ساختار چند مرکزی و تحلیل محتوا بتوان به اهداف تعیین شده دست پیدا نمود و شهر را برای حضور بیشتر شهروندان به صورت پیاده ارتقاء وتغییری مناسبی الگوی زندگی شهری ایجاد نمود.
- Abstract
-
Considering the growth and development of cities and the ever-increasing changes in the current life patterns, urban spaces are always facing many actions and reactions with citizens. Cities that can meet the needs of their residents based on the spatial organization that governs them are always facing many challenges, which can be pointed to the existence of the access network based on riding. Urban centers should be planned and designed based on the movement of citizens and for this reason they should be prioritized so that they can benefit the most in urban life at the present time because the purpose of designing and creating cities is to meet the needs of residents and the importance to It is them. Therefore, it should be noted that the spatial organization of cities should provide the necessary grounds for the presence of citizens and space users, and one of these grounds can be pedestrian-oriented streets or pedestrian-oriented paths. In this research, an attempt has been made to achieve the set goals in the case-study city of Matala (Talash) after identifying the elements of spatial organization and its organizing criteria based on walking distance and using two types of multi-center structure analysis and content analysis models. and improved the city for the presence of more citizens on foot and created a suitable change in the pattern of urban life.