ریاست دانشگاه
دکتر حسین سلیمی: دانشگاه همواره مهد اصلی فضلیت و فرزانگی بوده است
دکتر حسین سلیمی رئیس دانشگاه علامه طباطبائی در یاداشتی در روزنامه ایران نوشت: نگاهی گذرا به تاریخ دانشگاه در معانی مختلف گویای آن است که با وجود تمام فراز و نشیب ها، خدمات و انحراف ها، دانشگاه همواره مهد اصلی فضلیت و فرزانگی بوده است.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه، روزنامه ایران چهارشنبه ۱۶ تیر در یادداشتی به قلم حسین سلیمی رییس دانشگاه علامه طباطبائی، نوشت: دانشگاه یک ساختار ذهنی و معنایی است که بنیاد آن بر آموزش و تولید دانش قرار گرفته، انسانهایی بزرگ و تاریخساز در آن ظهور یافتهاند و گونهها و شکلهای مختلف آن در مهدهای متفاوت فرهنگی رشد و نمو کرده است. اما همین نهاد بالنده همواره در بسترها و شرایط مختلف تاریخ مورد طعن و هجمه فرومایگانی بوده که نه فقط با دانشگاهیان که با نهاد آفرینشگر دانشگاه در ستیز بودند و فرهیختگان دانشگاهی هیچگاه از تعرض و آزارهای آنها در امان نبودهاند.
البته همین تعارض آنها را آبدیدهتر و توان آنها را برای حل مشکلات عصر خود افزونتر کرده است. این را اندیشمندان گوناگونی که گام به طریق دانشگاهپژوهی گذاردهاند بیان کردند مانند مک اینتایر که دانشگاه را عرصه رویاروی خداباوران فرهیخته با خداستیزان و اخلاق و ضداخلاق دانسته است. گرچه بیان زیباتر از آن در قرآن کریم آمده است که از اهل علم و دانش در تعبیر جاودان یرفعالله الذین آمنوا و الذین اوتوالعلم درجات یاد شده و از فرومایگان با عبارت ویل لکل همزه لمزه.
این داستان نهاد دانشگاه در تمدن تاریخساز ایران و اسلام نیز بوده است. سرنوشت نخستین دانشگاه جامع بهنام ربع رشیدی که فرهیختهای چون رشیدالدین فضلالله آن را برساخت و به افتخار تاریخ ایران بدل کرد و سیاستپیشگان مغولتباری که شمشیر تخریب بر این بنای تمدنساز کشیدند، داستان تاریخی فرزانگی و فرومایگی است؛ سرانجام تقابل فرزانگی و فرومایگی به پایداری نهاد فرزانگی انجامید. حوزههای علمی و دانشگاه عصر جدید بخصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی ماندگار شدند و به مهد تحول اندیشگی و اجتماعی بدل گردیدند و ریشه درختان تناور فرزانگی را در جامعه فرهنگ پرور ایران کاشتند.
تمام کسانی که گام به دانشگاه بزرگی با نام مبارک علامه طباطبائی گذاردهاند دریافتهاند که این یگانه پایگاه علوم انسانی نمادی از معرفت و اخلاق و محل گردهمآیی اهالی فرهنگ و فضیلت است که در حدود ۶۴ سال حیات خویش، باوجود پارهای از کاستیهای فیزیکی و مادی اثراتی گرانقدر بر جامعه علمی ایران گذارده است.
گر چه دانشکدهها و تاریخچههای متفاوت آنها اندکی در شکل دادن به هویت یکپارچه دانشگاهی مشکلآفرین بوده است اما بتدریج ساختار معنایی و شکل سازمانی دانشگاه به گونهای مستحکم شدکه امکان برهم زدن آن از میان رفته است. خوشبختانه این استحکام به گونهای است که حتی وقتی افرادی بر خلاف این سازه پایدار ذهنی و بهمنظور در هم ریختن آن وارد عمل شدند، بتدریج در درون این نظام معنایی فضیلت محور جذب شده و تک تک آنها به کاروان فرهیختگی پیوستند.