دکتر رضا افقی؛
وظیفه اصلی بیمه، پوشش انواع ریسکها است
به گزارش روابط عمومی، روز 13 آذر به عنوان روز بیمه در تقویم ثبت شده است. همزمان با تصویب قانون اداره امور شرکتهای بیمه در 13 آذر سال 1367، روز بیمه به تقویم شمسی اضافه شد. اگرچه 15 آبان سال 1314 را میتوان نخستین روز فعالیت بیمهگری یک شرکت رسمی در ایران دانست اما در آن زمان روزی در تقویم با عنوان روز بیمه مطرح نبود.
روابط عمومی دانشگاه در گفتوگو با دکتر رضا افقی، معاون پژوهشی موسسه آموزش عالی بیمه اکو در روز بیمه امسال، ضمن ارائه تاریخچه کامل صنعت بیمه و روند توسعه بیمه در کشور به سوالاتی در خصوص بیمه پرداخت.
به عنوان نخستین سوال لطف کنید درباره مفاهیم بیمه، کوتاه توضیح بفرمایید.
بیمه یکی از ارکان اساسی بازارهای مالی است؛ یعنی هر کشوری در قسمت مالی خود سه رکن اصلی دارد. البته ارکان بیشتری هم هستند ولی سه رکن اصلی آن بانک، بورس و بیمهاند که این سه نهاد در یک کشور به عنوان مکمل یکدیگر فعالیت میکنند و هدفشان نیز رشد، توسعه اقتصادی و اعتلای اقتصاد کشور است.
بیمه در کنار این بازارهای مالی، وظیفه اصلی که بر عهده دارد پوشش انواع ریسکها است؛ که از افراد و اشخاص با ریسکهای مختلف در مورد داراییها و زندگی آنها تا ریسکهای عمدهتر که مربوط به شرکتها و نهادها هستند را در برمیگیرد. بیمه به نوعی، اطمینان خاطر را برای افراد و سرمایهگذارانی که میخواهند فعالیتی را آغاز کنند و با ریسکهای مختلفی مواجه هستند فراهم میکند و از طرفی این سرمایهگذاریها به رشد اقتصادی کشور کمک میکند ولی در برخی موارد ممکن است این ریسکها چنان بزرگ باشند که شخص به دلیل مخاطراتی، تمایل به مشارکت نداشته باشد که در این زمان بیمه این فرایند را تسهیل کرده و به اقتصاد کشور کمک میکند.
صنعت بیمه در ایران چطور شکل گرفت؟
صنعت بیمه در ایران دارای تاریخچهای طولانی است و قانون بیمه ما مصوب سال 1316 است و قریب به 100 سال یا به طور دقیقتر 97 سال است که تصویب شده است. در مورد نامگذاری روز بیمه و انتخاب روز سیزدهم آذر برای آن با توجه به تاریخچه قانون بیمه، در پانزدهم آبان ماه سال 1314 در ایران قبل از تصویب و ابلاغ قانون بیمه، نخستین شرکت سهامی بیمه ایران تاسیس شد. تا سال 1367 در تقویم ما روزی به عنوان روز بیمه ثبت نشده بود اما با تصویب قانون اداره امور شرکتهای بیمه توسط بیمه مرکزی جمهوری اسلامی در سیزدهم آذر 1367 در تقویم، همان روز به عنوان روز بیمه ثبت شد که قریب به 36 سال است که ما چنین روزی را در صنعت داریم. شرکتهای بیمه ما بعد از انقلاب با چهار شرکت بیمه دولتی ایران، البرز، دانا و آسیا فعالیت خود را آغاز کردهاند.
از دهه 80 شرکتهای بیمههای خصوصی هم تاسیس شد و شروع به فعالیت کردند. در حال حاضر بعد از بیست سال، شرکتهای بیمهای ما از چهار شرکت به 38 شرکت در حوزههای مختلف عمومی که بیمههای زندگی و غیرزندگی و بیمههای اتکایی هستند، گسترش یافت. 37 شرکت از شرکتهای بیمهای، خصوصی هستند و فقط شرکت بیمه ایران یک شرکت دولتی و تحت حاکمیت دولت است.
چرا باید بیمه وجود داشته باشد؟
این مسئله از چند جنبه قابل بررسی است؛ یکی از آن جهت که اصلیترین دلیل وجود بیمه، پوشش ریسکها است و اینکه شاید با نبود بیمه، تمایلی هم برای قبول ریسکها توسط افراد و سرمایه گذاران وجود نداشته باشد. بیمه نقشی فراتر از این را هم بازی میکند که آن تاثیر بر رشد اقتصادی است. شرکتهای بیمه در سطح دنیا جزو نهادهای ثروتمندی هستند که کارکردشان در خصوص جمعآوری حقهای بیمه، تشویق به سرمایهگذاری، پوشش ریسک و پرداخت خسارات آتی از ذخایر بیمهای تحت اختیارشان است.
شرکتهای بیمه بخشی از این مبالغ را در بانک، بخشی دیگر را در بازارهای سرمایه بورس، سرمایهگذاری کرده که این امر تقویتکننده رشد اقتصادی است. به عبارتی شرکتهای بیمه علاوه بر نقش پوشش ریسک، یک تامینکننده منابع برای سرمایهگذاری هم هستند که این امر یک رابطه متقابل بین اقتصاد و بیمه را به وجود میآورد. از طرفی بیمه با فراهم کردن منابع، زمینههای سرمایهگذاری را افزایش میدهد و از طرف دیگر رشد و توسعه اقتصادی، زمینه را برای گسترش صنعت بیمه فراهم میکند.
مهمترین دستاورد شرکتهای بیمهای ایران از زمان تاسیس تاکنون چه بوده است؟
به نسبت گذشته صنعت بیمه در کشور ما رشد خوبی داشته است به طور مثال ورود شرکتهای بیمه خصوصی با عرضه محصولات بیمهای متنوعتر در دهه اخیر دستاورد مهمی است که میتوان به آن اشاره کرد. توسعه فروش بیمههای زندگی که ماهیتاً با بیمههای غیرزندگی متفاوتند یکی از شاخصهای توسعهیافتگی صنعت بیمه است که البته این تفاوت ساختاری مربوط به زمانبندی آنها است. انواع بیمههای غیرزندگی مثل بیمههای شخص ثالث، بیمه بدنه اتومبیل، بیمههای درمان و بیمههای مسئولیت، دارای بازههای زمانی یک ساله اما بیمههای زندگی دارای قراردادهایی با بازه زمانی طولانی مدت هستند. شرکتهای بیمه از این طریق میتوانند منابع پایدار بیشتری در رشد سهم بیمههای زندگی از کل حق بیمههای صادره دریافت کنند که این امر باعث گسترش صنعت بیمه درکشور ما شده است.
ما هنوز با آنچه که مطلوبمان است فاصله زیادی داریم. بر اساس دادهها و آمارهایی که نهادهای بینالمللی و بیمه مرکزی در سال 1402 منتشر کرد، متوسط سرانۀ حق بیمه در کشورمان 70 دلار بوده است یعنی کل حق بیمه تولیدی و حق بیمهای که شرکتهای بیمه دریافت کردند تقسیم بر جمعیت کشور 70 دلار بوده است؛ در صورتی که متوسط جهانی همین رقم در همان سال حدوداً 850 دلار بوده. این به این معناست که حق بیمۀ صادره ما کمتر از یک دهم و به صورت سرانه 10 درصد بوده است. در این 850 دلار که متوسط جهانی است؛ کشورهایی از نظر بیمهای کمتر رشد کرده و کشورهای توسعهیافته رشد بسیاری داشتهاند.
شاخص دیگری به نام ضریب نفوذ بیمه نیز وجود دارد که حق بیمه تولیدی تقسیم بر تولید ناخالص داخلی هر کشور است. این عدد برای متوسط جهانی آن سال تقریبا هفت درصد بوده است و در کشور ما سالهاست این شاخص در نوسان بین یک و هشت دهم، یک و هفت دهم تا دو درصد قرار دارد. این شاخص هم نشاندهنده این است که به نتیجه مطلوبمان نرسیدیم.
شاخص دیگری که میتوان به آن اشاره کرد رقم حق بیمه تولیدی در کشور است که با وجود دارا بودن یک درصد از جمعیت جهان در کشورمان صرفاً یک دهم درصد است و ما تولید حق بیمه به اندازه نداریم. در زمینه بیمههای زندگی هم رقم آن نسبت به متوسط جهانی بسیار پایینتر است. همه این نتایج نشان میدهد که ما به نسبت متوسط جهانی در جایگاه مد نظرمان قرار نداریم، البته خود این مسئله یک فرصت هم هست زیرا بازار بکر و قابل توسعهای وجود دارد که با بهروزتر شدن عرضه محصولات متنوع بیمهای و تلاش بیشتر، میتوانیم این عقبافتادگیها در صنعت بیمه را جبران کنیم.
با وجود رشد فناوریهای جدید و هوش مصنوعی، ما میتوانیم به آن سبک قدیمی کار کنیم اصلاً صنعت بیمه تحت تاثیر فناوریهای نوظهور به کدام سمت میرود؟
به طور قطع از فناوریهای نوظهور مثل هوش مصنوعی گریزی نیست؛ ما قبل از هوش مصنوعی از روشهایی مثل کلانداده یا بیگدیتا در صنعت بیمه استفاده خوبی میکردیم و هوش مصنوعی هم به همین صورت است. ما نباید مانع حضور فناوریهای نوین در صنعت بیمه شویم اما در همین حضور، مستلزم نظارت کافی نهاد ناظر هستیم. در شرکتهای بیمهای اصول بنیادینی وجود دارد که یکی از این اصول، اصل حد اعلای نیت است و چون قراردادهای بیمهای به نسبت سایر قراردادها در دیگر صنایع به حسن نیت مضاعفی احتیاج دارند، بحث اطلاعات نامتقارن به معنای دانش نامتقارن بیمهگر و بیمه شونده که بعضی اوقات عمدا یا سهوا موجب سوء استفاده میشود، در آنها مطرح است.
در بحث هوش مصنوعی، استفاده از این فناوریهای نوظهور در کنار مزایایی که دارند در بعضی موارد ممکن است مشکلاتی به وجود بیاورند. این فناوریها ممکن است شرکتهای بیمه را در موقعیت قدرتمندتری نسبت به گذشته قرار دهند و این امر باعث متضرر شدن بیمه گذاران شود. برای مثال شرکتی در ایالات متحده در سال گذشته طی اتفاقی پر سر و صدا تقریبا 300 هزار درخواست بیمههای درمانی خود را رد کرد که برخی از اینها به طور طبیعی، خارج از چهارچوب و متقلبانه اما برخی از این درخواستهای دریافت خسارت از طرف بیمهگذاران، صحیح بودند که بعد مشخص شد بسیاری از این درخواستها صحیح بوده و اگر توسط انسان بررسی شده بودند تایید میشدند اما مشخص شد توسط هوش مصنوعی و بر اساس الگوریتمهای تعیین شده، بررسی و متقلبانه تشخیص داده شدهاند. زمان صرف شده برای هر پرونده در حالت خوشبینانه یک ثانیه بوده است و این ابزار، سرعت را افزایش داد اما الزاماً دقت عمل را افزایش نداده است.
در اینجا نظارت نهاد ناظر مثل بیمه مرکزی هر کشور اهمیت پیدا میکند اما مسئله این است که گاهی اوقات اتفاقات در فناوریهای نوظهور به قدری سریع در حال پیشرفت هستند که ما از فرآیند تعیین چهارچوبها عقب میمانیم. ما ناگزیر به استفاده از هوش مصنوعی تحت نظارت چهارچوبهای خاص و دقتنظر هستیم.
صنعت بیمه از چه زمانی به عنوان یک رشته دانشگاهی شناخته شد؟
دانشکده بیمه اکو که سن آن از سن دانشگاه علامهطباطبائی هم بیشتر است، قبل از انقلاب تحت عنوان مدرسه عالی بیمه تهران مشغول به فعالیت بوده است. بعد از انقلاب، بنیانگذار سازمان توسعه همکاری اقتصادی اکو، سه کشور ایران، پاکستان و هند بودند که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هفت کشور تازه استقلال یافته نیز به آنها اضافه شدند و این دانشکده یا در واقع مدرسه عالی بیمه تهران به موسسه آموزش عالی بیمه اکو تغییر نام داد.
سازمان همکاری توسعه اقتصادی اکو زیرمجموعههای متفاوتی دارد که مقر آنها در این کشورها قرار دارند. برای مثال موسسه آموزش عالی بیمه در تهران، موسسه فرهنگی اکو در تهران، موسسه علمی اکو در پاکستان و بانک اکو در ترکیه است. زمانی که این دانشکده با این اسم شکل گرفت باید در کشوری مستقر میشد که خوشبختانه در کشور ما مستقر شدو دانشگاه علامهطباطبائی نیز پذیرفت که این دانشکده از زیرمجموعههای دانشگاه باشد و دانشکده بیمه اکو از یک طرف به دانشگاه علامهطباطبائی و از طرف دیگر به واسطه توافقنامه، به سازمان اکو متصل است.
بیش از سه دهه است که این دانشکده در حال تربیت نیروی متخصص بیمهای است اما در این قسمت از دنیا در کشور ما و بقیه کشورهای اکو، علم و صنعت بیمه به اندازه کشورهای توسعهیافته رشد پیدا نکرد. در مجموع هدف این دانشکده تربیت نیروی متخصص برای صنعت بیمه بوده و طی این چند دهه دانشجویانی از کشورهای ازبک، پاکستان و حتی کشورهای غیر عضو مثل کره جنوبی، روسیه و تاجیکستان را پرورانده تا دانش بیمهای را توسعه داده و بستری را برای نشر این علم فراهم کند، البته کشور ما و ترکیه از منظر صنعت بیمه در بین این کشورها پیشرو هستند.
دانشگاه یا دانشگاههای دیگری نیز هستند که این رشته را ارائه میدهند اما تفاوت دانشکده آموزش عالی بیمه اکو در ارئه این دروس به زبان انگلیسی است. در کشورهای توسعهیافته ترویج و توسعه بیمه از دو طریق انجام میشود؛ یا به صورت آکادمیک مثل چیزی که در کشور ما وجود دارد و یا در قالب انجمنهای حرفهای بیمه. معمولاً اگر افرادی بخواهند به صورت آکادمیک و پژوهشی، کار خود را ادامه دهند در قالب دانشگاه فعالیت خود را ادامه داده اما افرادی که میخواهند به صورت حرفهای در صنعت بیمه مشغول شوند در دورههای انجمنهای حرفهای صنعت بیمه شرکت میکنند. در کشور ما انجمنهای حرفهای چندان شکل نگرفتند و این مسئولیت به طور کلی بر عهده دانشگاه است چه برای افرادی که بخواهند به صورت آکادمیک مسیر شغلی خود را ادامه بدهند و چه برای افرادی که بخواهند وارد صنعت شوند.
از نظر شما چه چالشهایی باعث عدم توسعه صنعت بیمه در کشور ما در مقایسه با کشورهای غربی شده است؟
وجود بیمه برای حمایت سرمایهگذاری و رشد اقتصادی است پس کشورهای غربی چون از نظر اقتصادی توسعهیافتهتر هستند قاعدتاً صنعت بیمه آنها نیز توسعهیافته است؛ پس یکی از این عوامل، عامل اقتصادی است. یکی مسئله وضعیت اقتصادی آحاد جامعه است و اگر فردی نتواند نیازهای روزمره خود را برآورده کند، مبلغی برای خرید بیمه باقی نمیماند اما این دلیل کافی نیست زیرا ما شاهد وجود کشورهایی با درآمد سرانه کم اما وضعیت بیمهای بهتر هستیم. دلیل دیگر بینش و نگرش افراد جامعه است. شالوده پیدایش صنعت بیمه ریسکگریزی است و اگر درجه این ریسکگریزی کمتر از کشورهای دیگر باشد تقاضا برای بیمه نیز کاهش مییابد. عامل سوم، عامل آموزشی و فرهنگی است و مطالعاتی که انجام شده است، نشان میدهند که معمولاً در کشورهای تحصیلکردهتر نه الزاما تحصیلات بیمهای، تقاضای بیمه بیشتر است و رابطه مستقیمی بین میزان تحصیلات و تقاضای بیمه وجود دارد و اگر دانش و اطلاعات بیمه کم باشد شاید منجر به احساس نیاز کمتر به آن شود.
با توجه به روند در حال تغییر علم و ظهور فناوریهای نوین، آیا سرفصلهایی که در رشته بیمه آموزش داده میشود نیاز به تغییر دارد؟
درباره این مسئله ما دارای یک چهارچوب رسمی و یک چهارچوب غیررسمی هستیم. در چهارچوب رسمی، سرفصلهای مصوب، طی فرایندی در دانشکده و دانشگاه بازبینی شده و پس از آن در صورت بررسی و تایید توسط وزارت علوم به تصویب میرسند و این سرفصلها هر پنج سال یکبار باید به صورت رسمی بازبینی شوند.
در چهارچوب غیررسمی ضمن پایبندی به سرفصلهای مصوب، در رشتههایی که بازبینی سرفصلها و ادیشنهای جدید برای تصویب زمانبر است؛ خود استاد اطلاعاتش را بهروز کرده تا در تدوین سرفصل جدید از آنها کمک بگیرد. بنابراین حتی اگر سرفصلها به صورت رسمی تغییر نکنند، استادان با بهروز کردن خود عملاً این کار را انجام میدهند.
موسسه بیمه اکو در صنعت بیمه کشور ما بِرَند شده است و شرکتهای بیمه برای جذب نیرو ابتدا سراغ فارغالتحصیلان بیمه اکو میروند؛ زیرا منابع در این موسسه به زبان انگلیسی تدریس و به طور مداوم به روز میشوند. تسلط دانشجویان این موسسه بر زبان انگلیسی باعث شده که موسسه نه تنها فارغالتحصیل بیکاری نداشته باشد بلکه شرکتهای بیمه خواستار معرفی دانشجویان حتی در دوران تحصیل هستند.
افرادی که وارد دانشگاه میشوند با این دید که بتوانند آینده خود را تامین کنند وارد یک رشته میشوند. آینده شغلی صنعت بیمه را چگونه برای دانشجویان ترسیم میکنید؟
نخستین مسیر این است که تا مقاطع عالی و تا مدرک دکترا پیش بروند و عضو هیئت علمی شوند اما تمامی فارغالتحصیلان در بخش دانشگاهی فعالیت نمیکنند. مسیر دوم نیز این است که جذب صنعت بیمه شده و در شرکتهای بیمهای فعالیت و رشد کنند. بر اساس آمار بیمه مرکزی در سال 1402 در صنعت بیمه، حدوداً بیست هزار نفر مشغول به کار هستند. از این تعداد، بیست تا بیست و پنج درصد مدرک کارشناسی ارشد با سابقه کاری کمتر از 10 سال دارند و تعداد بسیار کمتری از این افراد مدارک تحصیلات بیمهای دارند. این افراد وقتی وارد صنعت بیمه میشوند مسیر راحتتری نسبت به بقیه داشته و میتوانند در بازارهای مالی که برایشان وجود دارد پیشرفت کنند. رشد، در شرکتهای 38گانه که بیشتر نوپا و جدیدالتاسیس هستند، بسیار سریعتر است و درصد بالایی از دانشجوهای دانشکده بیمه اکو در ردههای مدیریتی میانی و بالای این شرکتهای بیمه قرار دارند.
مسیر دیگر میتواند نمایندگی شرکتهای بیمه باشد که مسیری تجاری است و فرد میتواند به طور مستقل با هر مدرکی، زیرمجموعه شرکت بیمهای را بر عهده بگیرد و پس از گذراندن دورهها و آزمون، فعالیت خود را آغاز کند.
حالت دیگر استارتاپهای بیمهای هستند که با توجه به فناوریهای نوین و نوظهور در صورت داشتن ایده، میتوانند حوزه مناسبی جهت فعالیت باشند و دانشجویان ما میتوانند با مراکز رشد دانشگاه یا رویدادهایی از قبیل چکاوک در این زمینه همکاری کنند.
به عنوان شخصی که سالها در این حوزه هم تدریس کردید و هم فعالیت غیر از تدریس داشتهاید، پیشنهادتان برای رشد و توسعه صنعت بیمه در کشور ما چیست؟
صنعت بیمه ما قریب به ده سال است که در وضعیت تحریم قرار دارد و در ارتباط با شرکتهای بیمه خارجی با محدودیت هایی مواجه است اما مسئله قابل توجه این است که این امر جدا از تهدید میتواند فرصتی مناسب نیز باشد. طی این سالها قسمت اتکایی صنعت بیمه ما توسعه پیدا کرده است؛ منظور از قسمت اتکایی، بخشی از شرکتهای بیمه هستند که ریسکهای خود را به شرکت بیمهگر دیگری واگذار میکنند که به آن بیمهگر اتکایی میگوییم. در این سال ها بخش اتکایی ما که بیشتر مبتنی بر بیمههای خارجی بود، بر ظرفیتهای داخلی متکی است؛ این مشکلات و شرایط باید برطرف شوند اما میتوانیم تا زمانی که وجود دارند به عنوان فرصت از آنها استفاده کنیم.
در سه قسمت بیمه شخص ثالث، بیمه بدنه اتومبیل و بیمههای درمان، حق بیمه تولیدی ما بسیار بیشتر است و قریب به 60 درصد از صنعت بیمه ما محدود به این سه رشته هستند اما این امر نباید ما را منفعل کند. صنعت بیمه کشور باید پویا تر عمل کند، خدمات بیمه ای را با توجه به نیاز روز جامعه گسترش داده و خود را به دانش بیمهای و نوآوریهای این حوزه تجهیز کند. صنعت بیمه باید سعی کند آحاد جامعه را با مسئله بیمه آشنا و دانش بیمهای را بومیسازی کند.
موسسه بیمه اکو چقدر توانسته به مسائل پژوهشی و مسائل کلانِ بیمهای که در جامعه وجود دارد پاسخگو باشد؟
این موسسه عمری طولانی داشته و سالهاست که نیروی متخصص تربیت میکند؛ در صنعت بیمه، سهم موسسه بیمه اکو در امر پاسخگویی به مسائل پژوهشی کم نبوده است. در بیان اهمیت بیمه اکو به لحاظ قوانین و مقررات همین کافی است که در سال 1386 شورای عالی انقلاب فرهنگی طی یک مصوبه اعلام کرد زبان فارسی، زبان رسمی تمام دانشگاههای کشور است و تنها موسسهای که از مفاد این مصوبه مستثنی شد، موسسه آموزش عالی بیمه اکو بود.
موسسه بیمه اکو در رشته بیمسنجی نیز دانشجو پذیرفته که این رشته تنها در دو دانشگاه یعنی یکی دانشکده ما و دیگری شهید بهشتی که نقش عمدهای را در تربیت نیروهای متخصص دارند ارائه شده است. همچنین ما برنامه مقطع دکترای بیمه را در سال 96 به همت همکاران تهیه و به تصویب وزارت علوم رساندهایم و از سال 98 هم در کشور، تک پذیرندۀ این مقطع هستیم. در این بین نقش دانشکده ما تربیت نیروی متخصص با تجهیز آنها به دانش روز و زبان انگلیسی است تا افراد به سمت مباحث بیمهای هدایت و در خدمت صنعت بیمه قرار گیرند. در زمینه پژوهش نیز پایاننامهها و رسالههای ما علاوه بر اینکه به زبان انگلیسی است و در آن از دانش روز استفاده میکنند، مباحث نظری و کاربردی را نیز توامان مورد توجه قرار میدهند.
صحبت آخر؟
دانشجویان مشغول به تحصیل در این رشته نباید به دانش استادان خود بسنده کنند. استادان نشان دهنده راه هستند اما مدت زمان حضور دانشجو در کلاس برای بیان همه مطالب کافی نیست. در این مسیر استادان هم باید بر مشکلات صنعت تمرکز کرده به طوری که تحقیقها، پایاننامهها و رسالهها بتوانند مشکلات صنعت را حل کنند و در عین حفظ جنبه دانشگاهی، جنبههای کابردی را نیز گسترش دهند. از جنبه دیگر باور به حل مشکلات از طریق اتکا به علم و روش علمی در بین متقاضیان بیمه نیز باید نهادینه شود.
در حال حاضر تحقیقاتی در حال انجام است و صنعت، سفارشات خود را به جامعه دانشگاهی سپرده است. در این امر باید همافزایی و حرکتی هماهنگ صورت گرفته و از حرکتهای جزیرهای خودداری شود. اگر هر کدام از ما یک قلم برداریم و سه قدم برداریم، سه قدم نخواهد شد بلکه با همافزایی بیش از سه قدم خواهد شد.
نظر شما :