در گفت‌وگو با دکتر دهقانی فیروزآبادی مطرح شد؛

تربیت نسل جدید بهتر از خود، از ویژگی‌های استاد تراز است

۳۰ مهر ۱۴۰۳ | ۰۹:۱۸ کد : ۲۶۸۹۶ خبر روز
تعداد بازدید:۲۳۱
دکتر دهقانی فیروزآبادی: تربیت نسل جدیدی بهتر از خود نیز از ویژگی‌های استاد تراز است. نگاه استاد به دانشجو باید به گونه‌ای باشد که بگوید این دانشجو در آینده باید سطح علمی آن بیشتر باشد. اگر هر نسلی، دانشجویی تربیت کند که از خودش، سطح کمتری داشته باشد، ما به عقب برمی‌گردیم.
تربیت نسل جدید بهتر از خود، از ویژگی‌های استاد تراز است

به گزارش روابط عمومی، با توجه به اهمیت معرفی استادان برگزیده و رشته‌های موجود در دانشگاه علامه‌طباطبائی، روابط عمومی دانشگاه گفت‌وگویی با دکتر سید جلال دهقانی فیروزآبادی، استاد نمونه کشوری سال 1403 انجام داده است که در ادامه آن را می‌خوانید.

آقای دکتر ممنون می‌شویم دکتر دهقانی فیروزآبادی را از زبان خودتان معرفی کنید. 
سید جلال دهقانی فیروزآبادی هستم متولد دوم فروردین ماه 1344 در فیروزآباد یزد. در یک شهر کوچک سنتی یزد در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمدم و فرزند سوم خانواده هستم. ما در ابتدای کودکی پای مکتب مادر که مکتب‌خانه داشت، بزرگ شدیم؛ در این مکتب‌خانه بچه‌ها می‌آمدند و قرآن می‌خواندند. در دبستان میبدی دوران دبستان را گذراندم و دبیرستان را نیز در دبیرستان مفید در رشته ریاضی فیزیک به اتمام رساندم ولی در نهایت دست تقدیر ما را به رشته علوم انسانی و علوم سیاسی کشاند. البته اکنون بسیار خوشحال هستم و رشته مورد علاقه بنده بوده و است. ما در شرایطی وارد دبیرستان شدیم که دوره جنگ و انقلاب و شور و حال اول انقلاب بود. من در حوزه ادبیات و علوم انسانی علی‌رغم رشته‌ دبیرستانم، استعداد بیشتری داشتم و معلم‌ها هم توصیه می‌کردند که احتمال پیشرفتم در حوزه علوم انسانی بیشتر است. بنابراین فکر کنم اگر به عقب برگردم، در حوزه علوم انسانی درس بخوانم و اگر قرار باشد رشته‌ای انتخاب کنم، باز هم رشته علوم سیاسی خواهد بود؛ چرا که علاوه بر علایق شخصی، اهمیت این رشته بسیار مهم است. در قدیم مشهور بود و الان نیز هست که سیاست ملکه همه علوم است؛ به واسطه این که ناظر است به فضیلت انسانی، تأمین سعادت انسان و حیات طیبه. به نوعی علوم انسانی راهبری علوم دیگر را بر عهده دارد و علوم سیاسی در این بین بسیار حائز اهمیت است. 

با توجه به صحبت‌های شما و همچنین با توجه به اینکه دانشگاه علامه‌طباطبائی یک دانشگاه تخصصی در حوزه علوم انسانی است فکر می‌کنید چقدر توانسته‌ایم اهمیت و جذابیت‌های رشته علوم سیاسی را به جامعه هدف معرفی کنیم تا داوطلبان به سمت انتخاب این رشته گرایش پیدا کنند؟
رشته علوم سیاسی اسمش برای دانش‌آموزان جذاب است و در بین آن‌ها جایگاه خوبی دارد. البته شاید وقتی وارد این رشته می‌شوند آنطور که فکر می‌کردند آن رشته را نیابند. برداشت من این است که قبلا جایگاه علوم سیاسی در بین دانش‌آموزان بهتر بود. هرچه دانش عمومی و آگاهی بچه‌ها نسبت به رشته‌ها بیشتر می‌شود و به‌ویژه با توجه به بررسی‌هایی که در مورد بازار کار و آینده شغلی انجام می‌شود، احساس می‌کنم علاقه اولیه کمی تنزل پیدا می‌کند.
جامعه ایران جامعه‌ای سیاسی است. به نظر بنده دانشجویان وقتی وارد کلاس می‌شوند کمی مأیوس می‌شوند چون فکر نمی‌کردند اینگونه باشد. فکر می‌کردند رشته علوم سیاسی، عملی است و بازدید و پرداختن به مسائل روز در آن بسیار زیاد است. البته بخشی از این مسائل را می‌توان در سرفصل‌ها جبران کرد و بخشی دیگر را استادان باید امید و آگاهی دهند. در کشور، علوم سیاسی از جایگاهی که درخورش است برخوردار نیست که البته این مشکل کلی علوم انسانی است؛ چون  هنوز مرجعیت علم هنوز پیدا نکرده است و اثربخشی آن مورد توجه قرار نگرفته است. خود علوم سیاسی چه در حوزه دولت چه جامعه، بیش از این می‌تواند تاثرگذار باشد و جایگاهش قابل ارتقا است و این وظیفه ما است که مرجعیت ایجاد کنیم و نشان دهیم که دانش‌آموختگان علوم سیاسی قادر هستند به دولت، جامعه و مردم کمک کنند.

آقای دکتر به تاثیرگذاری و کمک رشته علوم سیاسی به جامعه اشاره کردید، این کمک به چه شکلی می‌تواند باشد و آیا سرفصل‌های این رشته، در حال حاضر پاسخگوی مشکلات موجود جامعه است؟
طبیعتا هر علمی باید کاربردی و اثربخش باشد؛ پس سیاست هم باید اینگونه و واجد مرجعیتی در سطح جامعه باشد. در سال‌های اخیر بازنگری در سرفصل‌های رشته علوم سیاسی و گرایش‌های مختلف آن انجام شد و به نظر من نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است. برخی از سرفصل‌ها از سی سال پیش بازنگری نشده بود. اما جای بهتر شدن دارد چراکه هنوز توازن میان درس‌های نظری و عملی برقرار نیست. ما بیشتر باید برویم به سمت درس‌های عملی و کارگاهی تا دانشجوها مهارت بیاموزند. مهارت‌آموزی رشته‌ها کم است. لازم است که بازدید‌های علمی بیشتری انجام شود و دانشجو‌ها با محیط‌های مرتبط با رشته خود آشنا شوند. ما باید بیشتر مسائل کاربردی را مدنظر قرار دهیم و همینطور لازم است کارگاه‌های آموزشی و پژوهشی تقویت شوند و در یک کلام، جا دارد بعد عملی و مهارت‌آموزی رشته علوم سیاسی بیشتر تقویت شود که البته این مشکل مربوط به همه رشته‌های علوم انسانی است.
بنابراین در حوزه آموزشی لازم است که استادان مشارکت بیشتری داشته باشند. در حوزه تأثیرگذاری برجامعه، نخستین وظیفه هر رشته‌ای تربیت نیروی انسانی است. باید از طریق آموزش بهینه، نیروی کارآمد و ماهر در رشته علوم سیاسی تربیت کنیم. مورد بعدی تولید معرفت و علم است. علم کاربردی ناظر بر نیازهایی که دستگاه‌های حوزه‌های سیاسی دارند؛ به خصوص در حوزه روابط بین‌الملل و وزارت خارجه و جاهای دیگر که دیپلماسی‌های مکمل است مثل دیپلماسی فرهنگی ودیپلماسی علمی، خیلی مهم است. در حوزه سیاسی و روابط بین‌الملل، مشارکت استادان در فرایند تصمیم‌سازی لازم است؛ به خصوص اکنون که دوران سیاست دانش‌بنیان است. برای این امر دانشی باید تولید شود که بومی باشد و مسائل و مشکلات سیاست در ایران را حل کند. پژوهش‌های نظری محض لازم است اما کافی نیست. بسیاری از دانش‌آموختگان رشته علوم سیاسی، روابط بین‌الملل و مطالعات منطقه‌ای بعدها کارگزاران سیاسی می‌شوند و به عنوان دیپلمات در جاهای مختلف مشغول به کار می‌شوند؛ البته اکنون هم استادانی که در آموزش عالی هستند نیز در معرض تصمیم‌گیری قرار می‌گیرند و در این فرایند می‌توانند تأثیرگذار باشند.

از مشارکت استادان در تصمیم‌سازی گفتید ولی ارتباط میان سیاست‌گذاران با استادان دانشگاه آنگونه که باید باشد نیست. پیشنهاد شما برای نزدیک‌تر شدن و بهتر شدن این ارتباط چیست؟
یک مشکل، ارتباط بین دانشگاه با جامعه است. در ایران این ارتباط ضعیف است و باید بیش از این تقویت شود؛ ارتباطِ نظام‌مندی باید برقرار شود. یک نکته دیگر این است که به طور معمول در حوزه اجرا و دانشگاه، دو گفتمان و دو زبان مختلف حاکم است. همه دنیا شایع است که سیاست‌مداران می‌گویند ما نمی‌فهمیم دانشگاهیان چه می‌گویند و دانشگاهیان نیز می‌گویند چرا مجریان حرف‌های ما را نمی‌شوند. بنابراین کاری که نیاز است انجام دهیم این است که این دو گفتمان را به یکدیگر نزدیک کنیم. یک پیشنهاد، تشکیل اتاق‌های فکر است برای تمام دستگاه‌های اجرایی است که در سال‌های اخیر خوشبختانه تشکیل شده اما باید تقویتش کنیم. استادان باید فعالانه در این اتاق‌های فکر شرکت کنند. بنده، خودم عضو اتاق فکر وزارت خارجه هستم. دوم نشست‌های گفت‌وگویی بین مسئولان و استادان است. نه اینکه استادان فقط صحبت کنند یا برعکس؛ یک نوع گفت‌وگو انجام شود و نیازهایی که دستگاه‌های اجرایی دارند از قبل برای دانشگاه‌ها ارسال شود و بعد نشست‌هایی با مسئولان برگزار شود. برگزاری نشست‌های حل مسئله نیز کمک‌کننده است. قبلا خوشه‌های مشورتی در دانشگاه علامه‌طباطبائی در حوزه ارتباطات و غیره وجود داشت که باید آن‌ها را حفظ کنیم و گسترش دهیم. همچنین حضور فعالانه مسئولان در دانشگاه نیز راه حل بعدی است؛ به‌ویژه الان که مهم‌ترین مسائل جامعه ایران، مسائل سیاست خارجی است، پس انتظار می‌رود که مسئولان حضور چشمگیرتر و فعال‌تری در دانشگاه داشته باشند. یکی از وظایف وزارت خارجه، دیپلماسی عمومی است؛ هم در بُعد بین‌المللی و هم بُعد عمومی که بخشی از آن معطوف به نخبگان و دانشگاه است که به نظرم حضور دیپلمات‌ها در دانشگاه می‌تواند بسیار موثر باشد.

در ادامه مشتاقیم نظر شما را درباره استاد نمونه بدانیم. از نظر شما به عنوان یک استاد نمونه کشوری، استاد تراز چه ویژگی‌هایی دارد؟
به نظر بنده معلم باید معلم باشد. چون خیلی‌ها معلمی را ابزاری می‌دانند برای اهداف دیگر. کسی که می‌خواهد تراز باشد، باید برای معلمی ارزش ذاتی قائل باشد. معلمی یک عشق است و شغل نیست. باید به این مسئولیت عشق بورزیم. در تألیف نیز همین است؛ در تألیف نباید ببینیم ارزش مادی چقدر است؟ ما باید خوب درس بدهیم، خوب تحقیق کنیم، خوب بنویسیم و مطمئن باشیم که مادیات نیز به دنبال آن می‌آید. استاد باید برای تحقیق و تعلیم و تدریس ارزش ذاتی قائل باشد و استادی نباید زنگ تفریح ما باشد. کسی که علاقه‌ای به دانش و علم و تحقیق ندارد، نباید وارد این حرفه شود.
معلم باید حس نوآوری داشته باشد. من همیشه به دانشجویان می‌گویم که شما نفر آخر یک فرایند پژوهشی نباشید بلکه اول و راهگشا باشید. یک استاد خوب باید تلاش کند که اولین باشد. من در طول این سی سال تلاش کردم موضوعاتی را در کلاس بگویم که اولین بار باشد. بسیاری از تولیدات علمی من نیز به همین شکل بوده است. روزآمدی نیز بسیار مهم است؛ استاد باید هر روز منابع رشته تخصصی خود را جست و جو کند و مقالات را مشاهده کند. حرکت در مرزهای دانش یکی از واجبات برای استاد است.
تواضع علمی نیز بسیار مهم است. احساس اینکه من دیگر استاد تمام شدم و ... با ذات معلمی جور در نمی‌آید. ما هرچه بیشتر می‌خوانیم بیشتر متوجه می‌شویم چقدر نمی‌دانیم. استادان، بیشتر نیاز به مطالعه و بازآموزی و یادگرفتن دارند؛ بنابراین به آنچه هستیم نباید اکتفا کنیم.
تربیت نسل جدیدی بهتر از خود نیز از ویژگی‌های استاد تراز است. نگاه استاد به دانشجو باید به گونه‌ای باشد که بگوید این دانشجو در آینده باید سطح علمی آن بیشتر باشد. اگر هر نسلی، دانشجویی تربیت کند که از خودش، سطح کمتری داشته باشد، ما به عقب برمی‌گردیم.
اخلاق خوب داشتن و احترام گذاشتن به همکار و دانشجو که از تواضع نشأت می‌گیرد نیز باید مورد توجه قرار گیرد. روابط عمومی قوی هم بسیار مهم است؛ کسی که نتواند با دانشجویان خود ارتباط برقرار کند، چگونه می‌تواند با دیگران به ویژه افراد غیرهموطن ارتباط برقرار کند؟
قدرت حفظ کلاس نیز بسیار مهم است. ما می‌دانیم که استادان دانشمند و فرهیخته هستند اما شاید آنچه ذخیره علمی دارند را کمتر می‌توانند منتقل کنند؛ پس توجه به دانشجو در کلاس و اداره کلاس از نظر علمی بسیار حائز اهمیت است.

رابطه شما با دانشجویانتان چگونه است و در کل نقش استاد را در زندگی دانشجویان چگونه می‌بینید؟
فکر می‌کنم ارتباط من با دانشجویان ارتباط خوبی باشد. من ذاتا شوخ‌طبع هستم و گاهی خاطره‌ای می‌گوییم که کلاس زنده باشد و احساس خستگی نکند. نگاه ما معلمان باید نگاه پدرانه باشد و از موضع برتر و بالاتر نباید نگاه کنیم. دانشجو امانتی است در دست استاد؛ چراکه بخش عمده آموزش زندگی را بچه‌ها در مدرسه و دانشگاه یاد می‌گیرند. کمترین کار این است، دانشجویی را که به ما تحویل می‌دهند، همانگونه که تحویل دادند، تحویل بدهیم. دانشجو بهترین سرمایه است. ما باید حس اعتماد به نفس به دانشجو بدهیم. در بعضی حوزه‌ها سواد دانشجویان از ما بیشتر است و از ما سرتر هستند. همچنین امیدبخشی به دانشجو بسیار مهم است. ما در دانشگاه نباید دانشجو را مأیوس کنیم بلکه باید به او امید بدهیم. بهترین دوران عمر جوانان در دانشگاه می‌گذرد؛ پس ما تأثیر مستقیم داریم. البته بعضی موارد استادزدگی هم شکل می‌گیرد. استاد نقش بسیار مهمی در زندگی دانشجویان و جهت‌دهی و راهنمایی آن‌ها دارد. ما باید تلاش کنیم که حس تعهد و تعلق به این سرزمین را در دانشجویان تقویت کنیم؛ چراکه ما از سرمایه مردمی به اینجا رسیده‌ایم.    

توصیه شما به استادان جوان چیست؟
هر شخصی که عضو هیئت علمی می‌شود باید خود را در تراز استاد ببیند. عشق به پژوهش و تحقیق و ارزش ذاتی قائل بودن، حس نوآوری داشتن، صبوری، اخلاق خوش و کلاسداری با نشاط نکاتی است که استادان به ویژه استادان جوان باید به آن توجه کنند. احترام به پیشکسوتان و احترام به معلم‌ها در خودسازی شخص بسیار تأثیر دارد. آن چیزی که بعد از رفتنمان مهم است این است که  اثرگذار بوده باشیم و مردم به نیکی از ما یاد کنند و در جامعه علمی رد پایی از خود به جا گذاشته باشیم.
صبر علمی و تلاش در جهت ارتقا نیز بسیار مهم است، البته خیلی نباید عجله کرد چون بالاخره به جایگاهی که شایسته‌اش هستیم می‌رسیم. دچار خود کم‌بینی نباشیم؛ همانطور که خود بزرگ‌بینی بد است، خود کم‌بینی نیز بد است. باید به دنبال نوآوری در علم باشیم و نگوییم ما چه کسی هستیم، بقیه خیلی از ما بهتر هستند. اعتماد به نفس کاذب خوب نیست اما عدم اعتماد به نفس هم شایسته نیست. هدف‌گذاری استاد دانشگاه، کار علمی و پژوهشی است اما هدف نباید موارد مالی و مادی باشد. اگر کار پژوهشی اصیل و واجد نوآوری انجام شود، درآمد هم همراهش می‌آید. 
استاد باید تلاش کند که فراتر از دانش متعارف برود؛ نظریه ارائه بدهد و حرفی برای گفتن داشته باشد تا اگر جایی نامی از او برده شد، یاد ایده و نظریه آن استاد زنده شود. این وسط یک خاطره تعریف کنم، من آدم شوخ طبی هستم در کلاس و برای جلوگیری از خستگی بچه‌ها گاهی یک لطیفه می‌گویم. در سالی، امتحان آخر ترم را که گرفتم چند نفر افتادند. یک روز دیدم که منشی گفتند چند دانشجو با شما کار دارند، دانشجو گفتند استاد ما این درس را افتادیم. بنده گفتم که خب درس نخواندید دیگر. آن‌ها گفتند ما فکر نمی‌کردیم شما ما را از این درس مردود کنید. گفتم چرا؟! گفتند سر کلاس لطیفه می‌گفتید و ما می‌خندیدیم. گفتم مرد حسابی بنده دو ساعت درس می‌دادم و دو دقیقه لطیفه تعریف می‌کردم. دو ساعت را رها کردید و آن دو دقیقه را اصل قرار دادید؟

کلام آخر :
افتادگی آموز اگر طالب فیضی    هرگز نخورد آب زمینی که بلند است  
 


  
 

کلیدواژه‌ها: دانشگاه علامه طباطبائی گفت و گو سید جلال دهقانی فیروزآبادی استاد نمونه کشوری علوم سیاسی


نظر شما :