به همت پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد:

نخستین نشست مشترک استادان حوزه و دانشگاه در موضوع تحقق تحول در علوم انسانی

۱۲ اسفند ۱۴۰۱ | ۲۲:۵۲ کد : ۲۰۹۲۱ خبر روز
تعداد بازدید:۸۶۶
نخستین نشست از مجموعه نشست های تخصصی مشترک استادان حوزه و دانشگاه در موضوع تحقق تحول در علوم انسانی، «بایدها و نبایدهای تحقق تحول علوم انسانی»، به همت پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبائی در این دانشگاه برگزار شد.
نخستین نشست مشترک استادان حوزه و دانشگاه در موضوع تحقق تحول در علوم انسانی

به گزارش روابط عمومی، نخستین نشست از مجموعه نشست های تخصصی مشترک استادان حوزه و دانشگاه در موضوع تحقق تحول در علوم انسانی، «بایدها و نبایدهای تحقق تحول علوم انسانی»، به همت پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبائی با حضور دکتر عبدالله معتمدی، رئیس دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر مرتضی فرهادی، استاد تمام جامعه شناسی و مردم شناسی دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر علی مصباح یزدی، دانشیار موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، دکتر رضا سلیمان حشمت، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی، دکتر ابوالقاسم فاتحی، رئیس پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبائی و جمعی از استادان، صاحب نظران و پژوهشگران علوم انسانی در سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
دکتر معتمدی در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه علوم انسانی که امروزه ما در دانشگاه ها داریم، بیشتر محصول تحقیقات و نظریه پردازان غربی است، افزود: وقتی این نظریه پردازان غربی علوم انسانی را تولید و منتشر می کنند، ادعا دارند که علوم انسانی تولید شده آنها، علوم انسانی جهانی است و بر این مسئله تاکید می کنند و فرآیندهایی را تعریف می کنند تا این علوم در شکل جهانی خود باقی بماند.
وی ادامه داد: با وجود همه تلاش های انجام شده، در سال های اخیر، نهضت هایی در دنیا با عنوان نهضت دانش بومی شکل گرفته است که در این نهضت، اقتضائات و مسائل حوزه علوم انسانی، انسان را به دلیل فرهنگ محور بودن و جامعه محور بودن، متفاوت از پدیده های طبیعی می داند. در این نهضت انسان شرایطی را دارد که در بافت و اجتماع مختلف رفتارش معانی متفاوت پیدا می کند و مطالعه آن نیازمند توجه به مسائل فرهنگی، اقلیمی و اجتماعی است. 
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه ما در ایران دانش بومی را از دو منظر محلی-منطقه ای و آموزه های اسلامی می توانیم نگاه کنیم، افزود: علوم اسلامی که در فرهنگ اسلامی و ایرانی وجود دارند، زمینه معرفتی را فراهم می کنند. بنابراین وقتی بتوانیم دانش بومی خود را که متاثر از دانش مردم و معارف اسلامی است، گسترش دهیم نه تنها در مقابل دانش جهانی و دانش فعلی نایستاده ایم بلکه به غنای آن کمک کرده ایم.
وی ادامه داد: یک وجه تحول علوم انسانی، توجه به مبانی علوم انسانی است و تعریف انسان است. بر اساس الگوهای مسلطی که در علوم مطرح بود، زمانی الگوی اثبات گرایی، انسان را پدیده ای در جهت سایر پدیده های طبیعی می دانست و معتقد بود همان گونه که سنگ و گیاه قابل مطالعه است، انسان نیز قابل مطالعه است و تمام ویژگی های مطالعات تجربی و آزمایشی را برای انسان هم تجویز می کرد. خیلی زود در غرب الگوی جدیدی با عنوان الگوی تعبیری- تفسیری مطرح شد که در آن گفته شد انسان مانند پدیده های طبیعی نیست بلکه انسان یک موجود معناساز، معناکاو و یک موجودی متفاوت است. بنابراین نمی توانیم انسان را مانند دیگر پدیده ها مطالعه کنیم.
دکتر معتمدی تصریح کرد: اینکه انسان چه ویژگی هایی دارد و اینکه انسان در بسترهای مختلف چه رفتارهایی دارد، موضوعاتی هستند که حتی در کتاب های مرجع علمی غربی هم به خوبی انعکاس پیدا کرده است و دیگر آن حالت سرسختی نسبت به اینکه ما فقط دانش را همان دانش تولید شده غرب می دانیم، وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه نهضت هایی که در کشورهایی مانند کره جنوبی، ژاپن و هند آغاز شد نشان می دهد که موضوع تحول در علوم انسانی وجه سیاسی ندارد بلکه وجه علمی و منطقی دارد، تاکید کرد: امیدواریم با کمک استادان و صاحب نظران در این نشست ها بتوانیم این وجوه را بیشتر بشناسیم و از دل این وجوه به تولیدات و رهیافت هایی دست پیدا کنیم که ما را به مسیری برای کمک به غنای دانش بشری هدایت کند.

در ادامه نشست دکتر فرهادی در سخنانی با موضوع «چالش های استتاری مکتب نوسازی و بومی سازی علوم اجتماعی در کشورهای پیرامون»، گفت: هیچ چیزی بدون فلسفه معنادار نخواهد بود و در بومی سازی علوم اجتماعی اگر به فلسفه و معنای فلسفی اش توجه نکنیم، معنای خود را از دست می دهد و اصولا هر معرفتی متکی به فلسفه است.
وی بیان کرد: از دیرباز، بومی سازی به شکل های گوناگون مطرح شده است ولی یکی از اشتباهات ما این است که فکر می کنیم بومی سازی با مسائل سیاسی در ارتباط است در حالی که بومی سازی یک امر طبیعی  و فراگیر است و اختصاص به یک جامعه یا یک کشور ندارد.
استاد جامعه شناسی و مردم شناسی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه در علوم اجتماعی هیچ چیز خلق الساعه ای وجود ندارد، افزود: ما در عصری زندگی می کنیم که تضاد و تفکر تضادی بر جهان حاکم است و این تفکر تضادی در شرایطی است که ما به عنوان یک کشور بسیار سخت می توانیم در مقابل چنین بحرانی ایستادگی کنیم، بنابراین لازم است که به اجماع برسیم. ما برای بومی سازی علوم اجتماعی باید به یک توازن قدرت برسیم و تا به آن دست پیدا نکنیم، حرف ما خوانده و شنیده نمی شود چون دانش با قدرت عجین است.
وی با بیان اینکه، مکتب نوسازی، مکتبی برخاسته از چند مسئله همچون داروینیسم اجتماعی و شرق شناسی است، گفت: این مکتب چنان ما را اشباع کرده که دیگر حاضر نیستیم حرف خلاف آن را بشنویم. بنابراین ابتدا باید بحران هویت را حس کنیم تا بعد انگیزه بومی سازی در ما به وجود بیاید به گونه ای که تا آخر عمر نتوانیم از آن فاصله بگیریم. وقتی از مکتب نوسازی سخن می گوییم نمی خواهیم سراغ مکتب غرب برویم بلکه اغلب کسانی که در شرق، بومی سازی علوم اجتماعی را بیان کردند، علیه قدرت سوداگری و استعماری جهان حرکت کردند.
دکتر فرهادی با اشاره به اینکه مکتب نوسازی با ادبیات و ادیان جهان سوم سر ستیز دارد و حتی با مسیحیت خود نیز در جنگ است و آن مسیحیتی را دوست دارد که حضرت مسیح(ع) به آن دلیل ظهور کرد، اظهار کرد: مکتب نو سازی بر دو اصل «کارکرد گرایی از نوع دولت آمریکا» و «مکتب تکامل تک خطی» است. بر اساس این دو پایۀ مکتب فلسفی می توان پیشرفت کرد. هر دو اصل بر پایه تضاد و ضد استعمار شرق و غرب هستند. جهان با همکاری است که جهان می شود و کشورهای جهان سوم نیز با همکاری می توانند به نوسازی دست پیدا کنند.
 

کلیدواژه‌ها: علوم تحول علوم تحقق تحول علوم پژوهشکده تحول علوم علوم انسانی علوم انسانی دانشگاه علوم انسانی دانشگاه علامه انسانی تحول علوم انسانی پژوهشکده تحول علوم انسانی


نظر شما :