در پیش همایش تخصصی علوم انسانی قرآن‌بنیان مطرح شد؛

شخصیت و ضعف وجودی انسان/ اهمیت بازگشت به قرآن در پایه‌ریزی علوم

۲۵ آبان ۱۴۰۰ | ۱۳:۳۶ کد : ۱۶۲۱۷ خبر روز
تعداد بازدید:۷۳۳۲
پیش همایش تخصصی علوم انسانی قرآن‌بنیان با موضوع «روان‌شناسی قرآن‌بنیان» امروز سه‌شنبه ۲۵ آبان‌ماه به میزبانی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
شخصیت و ضعف وجودی انسان/ اهمیت بازگشت به قرآن در پایه‌ریزی علوم

به گزارش روابط عمومی، دکتر عبدالله معتمدی، سرپرست دانشگاه علامه طباطبائی در این نشست گفت: وقتی از روان‌شناسی قرآن‌بنیان صحبت می‌کنیم باید مصادیق آن را نیز بیان کنیم. بنده به موضوع «شخصیت و رابطه آن با شخص» می‌پردازم که ذیل نظریه گسترش وجود قرار می‌گیرد. استناد بنده به بخشی از یک آیه قرآن است که خداوند فرموده است: «یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا؛ خدا می‌خواهد کار بر شما آسان کند، که انسان ضعیف خلق شده است» (نساء/ ۲۸) بنده از این آیه استفاده کرده‌ام و بر اساس آن معتقدم انسان با یک ضعف بنیادین خلق شده است. البته این آیه در بستر خود راجع به مسائل خاصی است اما موضوع اصلی ما درباره شخصیت و ضعف وجودی انسان است.

دیدگاه قرآن درباره خلقت انسان

وی ادامه داد: معتقدم خلقت ضعیف انسان از دوره جنینی تا تولد و پس از آن ادامه دارد. در فرازی از دعای نهم صحیفه سجادیه هم آمده است؛ «اللَّهُمَّ وَ إِنَّک مِنَ الضُّعْفِ خَلَقْتَنَا، وَ عَلَی الْوَهْنِ بَنَیتَنَا، وَ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ ابْتَدَأْتَنَا، فَلَا حَوْلَ لَنَا إِلَّا بِقُوَّتِک، وَ لَا قُوَّةَ لَنَا إِلَّا بِعَوْنِک؛ الهی ما را از مایه ضعف و ناتوانی به وجود آورده‌ای و اساس آفرینش ما را بر سستی نهاده‌ای و آغاز ما را از آبی ناچیز بنا گذاشته‌ای. پس ما را جز به نیروی تو حرکتی و جز به یاری تو قوّتی نیست» معتقدم پویایی انسان در گریز از این ضعف است و در فرآیند تحقق شخصیت دائماً از این ضعف بنیادین فاصله می‌گیرد و در واقع این ضعف تبدیل به موتور محرکی برای حرکت به سمت قوت شده است.
 
سرپرست دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: ملاصدرا گفته است هر وجودی از عدم خالی باشد از تکامل و سعادت بیشتری برخوردار است. درک از ضعف نیز اهمیت دارد و به نسبت شناخت ضعف‌های خود، به سمت قوت و نشان دادن وجود حرکت می‌‌کنیم. فخرالدین رازی معتقد است کمال به ذات خود دوست داشتنی و ضعف نیز ذاتاً دوست نداشتی است لذا حرکت از ضعف به قوت خوشایند انسان و برای وی لذت بخش است و رضایتمندی او را در پی دارد.

مکانیسم‌های اقتدار بخشی به انسان

دکتر معتمدی تصریح کرد: درک ضعف، حرکت در مسیر قوت است. کی‌‌ یر کگور که لقب پدر اگزیستانسیالیسم را یدک می‌کشد معتقد است که انسان انگیزه جاودانگی دارد و می‌خواهد از فناپذیری بگریزد. لذا اگزیستانسیالیست‌‌ها هم به تعالی اهمیت می‌دهند. اریک فروم نیز به همین موضوع اشاره می‌کند. این همان نظریه گسترش دامنه وجود به مثابه شکفتن‌های مکرر و ظهور تدریجی وجودهای جدید و سپس گسترش دامنه تأثیرگذاری بر فضایی است که موجود در آن قرار دارد. نتیجه گسترش دامنه وجود، شادابی و سرزندگی فرد را در پی دارد و عدم توفیق در این زمینه منجر به افسردگی، دل‌مردگی و احساس خصومت نسبت به دیگران می‌شود.
 
وی با یادآروی اینکه مکانیسم‌هایی برای کمک به اقتدار بخشی انسان در مسیر گسترش وجود، بیان شده است، اضافه کرد: یکی از این موارد نیازهای زیستی است و تأمین آنها انسان را از حس ضعف به سمت اقتدار و قوت می‌برد. جلب حمایت عناصر قدرت، مکانیزم دیگر است. عناصر قدرت در اینجا مفهوم سیاسی ندارد و حتی می‌تواند پدر و مادر را هم شامل شود. فاصله گرفتن از موقعیت‌های ضعف‌آور، مکانیسم دیگری برای اقتدار بخشی انسان در مسیر گسترش وجود است. ارتباط با خداوند و تلاش برای نامیرایی نیز اقدامی در جهت گسترش وجود انسان است.
 
سرپرست دانشگاه علامه طباطبائی در پایان سخنان خود گفت: اگر قرار است بنده به عنوان یک استاد دانشگاه درباره روان‌شناسی صحبت کنم باید به گونه‌ای عمل کنم که دانشجوی روان‌شناسی با مباحثی که جنبه عقلی، استدلالی و منطقی دارد مواجه شود و بنیان نظریه بنده نیز مبتنی بر آیات قرآن است.

آیا روان‌شناسی قرآن‌بنیان قابل تحقق است

دکتر معصومه اسمعیلی، سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی نیز در ادامه این نشست گفت: در قرآن کریم و در آیه ۶۶ سوره مبارکه نحل آمده است: «وَإِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً ۖ نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِلشَّارِبِینَ؛ و البته برای شما ملاحظه حال چهار پایان (از شتر و گاو و گوسفند) همه عبرت و حکمت است، که ما از آنچه در شکم آن است از میان (دو جسم ناپاک) سرگین و خون، شما را شیر پاک می‌نوشانیم که در طبع همه نوشندگان گواراست» فهمی که بنده از قرآن دارم این است که در قرآن کریم، جهان به معنای خداست و هیچ فاصله‌ای بین این دو وجود ندارد. آیه‌ای که بیان شد به ما می‌گوید به چهارپایان توجه کنید که چه درسی به شما می‌دهد و اشاره می‌کند که آیا می‌توانید باور کنید که شیر گوارای یک حیوان از کجا می‌آید؟ با درک این موضوعات شاید بتوانیم متوجه عظمت الهی شویم.
 
وی ادامه داد: برای پاسخ به این سؤال که آیا می‌توانیم از قرآن کریم، علمی به نام روان‌شناسی را استخراج کنیم یا خیر، تعریف خود علم اهمیت دارد. علم یک ماتریس است که بین جلوه ذهن و سایر جلوه‌ها ایجاد می‌شود پس اگر علم به معنای برخورد ذهن با هر پدیده دیگر باشد بنابراین علم، دیگر غربی و شرقی ندارد و همه علم یکپارچه و الهی است اما در کاربرد علم، باید یک ماتریس سه بعدی در نظر بگیریم که یک بعد آن اختیار انسان است.
 
سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی در پایان سخنان خود تصریح کرد: اینکه از علم چگونه استفاده می‌کنیم مسئله‌ای دارای اهمیت است و اگر بخواهیم درباره استفاده صحیح از آن صحبت کنیم مقوله انصاف اهمیت پیدا می‌کند که یکی دیگر از جلوه‌های الهی است. انصاف به ما می‌گوید که نمی‌توانیم یک یافته علمی را به تمامی جهان تعمیم دهیم؛ چراکه جهان آنقدر جلوه‌های متنوع دارد و هر لحظه هم در حال افزایش است که حتی شمردن آن هم برای انسان بسیار سخت است بنابراین نباید یافته‌های علمی کوچک خود را به تمام هستی نسبت دهیم و اگر این انصاف را پیدا کنیم تلاش خواهیم کرد که پاسخ سؤالاتمان را از خودِ جلوه‌گر دریافت کنیم. جلوه‌گر هم به ما می‌گوید که در زمین قدم بزنید و از نشانه‌های الهی بهره بگیرید تا آینده بهتری داشته باشید. 

اهمیت بازگشت به قرآن در پایه‌ریزی علوم

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سعید بهشتی، استاد فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه علامه طباطبائی، سخنران بعدی این نشست بود که اظهار کرد: عنوان کلی این نشست روان‌شناسی قرآن بنیان است یعنی دانشی که خاستگاه و منشأ آن قرآن کریم باشد و البته این انتخابی بسیار مبارک و ارزشمند است چراکه بازگشت به قرآن به عنوان منبع کامل علوم انسانی اسلامی و مخصوصاً روان‌شناسی نتایج مثبتی در پی دارد. قرآن کریم، انسان را دعوت می‌کند به اینکه خداشناس باشد. این امر هم از راه‌های مختلفی قابل تحقق است. قرآن کریم این مطلب را بیان می‌‌کند «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ؛ ما آیات (قدرت و حکمت) خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملا هویدا و روشن می‌گردانیم تا ظاهر و آشکار شود که خدا (و آیات حکمت و قیامت و رسالتش همه) بر حق است. آیا همین حقیقت که خدا بر همه موجودات عالم پیدا و گواه است کفایت (از برهان) نمی‌کند؟»(فصلت/ ۵۳) 
 
وی افزود: در این آیه شریفه به تعبیر حکمای اسلامی دو راه برای خداشناسی مطرح شده است. راه اول اینکه انسان در آیات آفاقی و انفسی تأمل و فکر کرده و از این طریق به شناخت خداوند دست پیدا کند. این را منطقیون طریق انی می‌نامند یعنی انسان از معلول به سمت علت حرکت کند. خداوند در آیه دیگری « وَفِی الْأَرْضِ آَیَاتٌ لِلْمُوقِنِینَ وَفِی أَنْفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ؛ و (بدانید که) در روی زمین برای اهل یقین ادله‌ای (از قدرت الهی) پدیدار است و هم در نفوس خود شما مردم، آیا نمی‌نگرید؟» (ذاریات/ ۲۰ و ۲۱) همچنین خداوند فرموده است آیا کافی نیست که پروردگار تو بر همه چیز شاهد است. این هم طریق لنی است. 
 
حجت‌الاسلام بهشتی تصریح کرد: شاید بتوان گفت نزدیک‌ترین راه برای خداشناسی، انسان شناسی است. در عرصه علم روان‌شناسی در جهان غرب، مکاتب مختلفی وجود دارد که هر کدام پیش‌فرض‌هایی دارند. وقتی از منظر فلسفی به موضوع نگاه می‌کنیم پرداختن به بحث‌های اساسی مربوط به روان‌شناسی اهمیت دارد. در مکاتب گوناگون غربی رد پای پیش فرض‌های فلسفی راجع به انسان را ملاحظه می‌کنیم. در طیفی از این مکاتب، انسان را مسلوب الاختیار و فاقد هرگونه قدرت انتخاب می‌دانند که نقطه مقابل آن مکتب انسان‌گرایی است. یکی از مسائل بسیار مهم و اساسی در ارتباط با روان‌شناسی، مسئله ماهیت و چیستی انسان است و یکی از سؤالات بنیادین فلسفی نیز سؤال از چیستی است.

لزوم توجه روان‌شناسی قرآن بنیان به عقبه‌های فلسفی

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی گفت: ما در روان‌شناسی قرآن بنیان باید تکلیف خود را درباره سه سؤال مشخص کنیم. اگر موضوع علم روان‌شناسی را تجلیات رفتاری در نظر بگیریم باید دیدگاه روان‌شناسی قرآن‌بنیان درباره سؤال از هستی، چیستی و چرایی انسان را مشخص کنیم. قرآن انسان را موجودی می‌داند که ابدی و جاودان و موجودی دو بعدی است یعنی هم جنبه جسمی و هم روحی دارد. حکمای اسلامی معتقدند که بدن انسان کامل‌ترین درجه تعالی را دارد لذا در پی بردن به ماهیت و چیستی انسان نمی‌توانیم از اهمیت و جایگاه بدن به لحاظ ادله عقلی و نقلی صرف‌ نظر کنیم و روان‌شناسی قرآن بنیان باید به این مسئله توجه داشته باشد. 
 
حجت‌الاسلام بهشتی یادآور شد: برخی از حکمای جهان اسلام همانند سهروردی در کتاب «حکمت الاشراق» تعبیر عجیبی درباره شناخت انسان دارند و معتقدند که نفس ناطقه فرمانده بدن است و انسان حد یقف ندارد. حرف‌های سهروردی هم ریشه در منابع اسلامی و قرآن دارد. مسئله ماهیت انسان نیز در روان‌شناسی امروز در تمام مکاتب مورد مطالعه قرار گرفته است و وجود و ماهیت از هم جدا نیست. حکمت اسلامی با الهام از آیات و روایات شکل گرفته و روان‌شناسی قرآن بنیان نیز نمی‌تواند فارغ از عقبه‌های تئوریک و فلسفی باشد و پاسخ سؤالات آن را می‌توان از قرآن پیدا کرد.

سؤالاتی درباره روان‌شناسی قرآن‌بنیان

دکتر کامران شیوندی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در این نشست سخنرانی کرد و گفت: چند مفهوم وجود دارند که ضمن دارا بودن شباهت از تفاوت‌های بنیادین برخوردار هستند که شامل روان‌شناسی دین، روان‌شناسی دینی، روان‌شناسی اسلام، روان‌شناسی اسلامی، علم النفس و روان‌شناسی قرآن بنیان هستند. بنده چند سؤال را مطرح کرده‌ام که در این پیش‌ همایش به آنها بپردازم. یکی از سؤالات این است که آیا هنگامی‌که از روان‌شناسی قرآن بنیان صحبت می‌‌کنیم به حیطه‌ای از علم دینی اشاره می‌کنیم یا خیر؟ جدالی میان روان‌شناسان در این زمینه در دو دهه اخیر در ایران و سایر کشور و در مجامع روان‌شناسی متعارف شکل گرفته است.

وی ادامه داد: سؤال دوم اینکه آیا علم دینی به طور عام و روان‌شناسی قرآن‌بنیان به طور خاص وجود خارجی دارد یا خیر؟ سؤال سوم این است که آیا چنین امری شدنی است که هرچه می‌خواهیم را از دل قرآن استخراج کنیم؟ و آیا می‌‌توان از روان‌شناسی قرآن بنیان به عنوان یک علم مستقل نام ببریم؟ سؤال دیگر این است که آیا علم تماماً علم محض است؟ همچنین آیا عنوان روان‌شناسی قرآن بنیان، مقوله‌ای دینی و فلسفی است یا علمی؟
 
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: گروهی معتقدند که تنها راه شناخت انسان از علم تجربی است که آن را هم مساوی با پاسخگویی به تمام نیازهای مردم می‌دانند. این تلقین در کشورهای آسیایی و خاصه کشور ما جزیی از طرح واره‌های ناسازگار دانشگاه شده است. گروه دیگر دین را مربوط به آسمان‌ها می‌دانند و معتقدند باید کتب مقدس را خواند یا به آن قسم خورد و در طاقچه یا در داخل مکان‌های مقدس گذاشت. این تفکر منجر به سکولاریسم می‌شود. دیدگاه دیگر معتقد است راه شناخت صرفاً تجربی نیست و نباید منابع شناختی دیگر همانند منطق و وحی را نادیده گرفت.

رابطه علم تجربی با عقاید و ارزش‌ها

دکتر شیوندی درباره رابطه علم تجربی با عقاید و ارزش‌ها یک سؤال مطرح کرد و گفت: آیا علومی که در حوزه روان‌شناسی شکل گرفته فاقد مکتب و ارزشگذاری هستند؟ روانشناسان معتقدند که انسان بخشی از طبیعت است لذا باید به وسیله قوانین طبیعی اداره شود. اما این صرفاً یک فرض است نه یک واقعیت. روانشناسی به نام زیگموند فروید، بنیان روانکاوی را بر چند عقیده گذاشت که شامل عدم اعتقاد به خدا، عدم وجود جهان آخرت، خرافی بودن همه انواع دین، پلید بودن ذاتی انسان و عدم التزام عملی به پوزیتیویسم است. رفتارگرایان نیز روش پژوهش خود را بر اساس چند پیش فرض  اعتقادی همانند رئالیسم و ماتریالیسم بیان می‌کنند لذا روانشناس مسلمان باید مسلط بر این مکاتب باشد که بتواند آنها را نقد کند چراکه نبود رابطه میان عقاید و ارزش‌ها با علم روان‌شناسی یک فریب بزرگ است.
 
وی گفت: درباره اینکه آیا علم دینی ممکن است یا خیر؟ باید گفت که در این زمینه چند پیش‌فرض داریم؛ یکی از پیش‌فرض‌های ما این است که علم منهای عقیده و ایدئولوژی وجود خارجی ندارد و مفروض دیگر این است که با توجه به مفروض اول، علم دینی حتماً وجود دارد و روان‌شناسی یهودی، بودایی و مسیحی از دهه هفتاد میلادی شکل گرفته است و نتیجه بحث ما هم این است که حتما روان‌شناسی قرآن‌بنیان یا روان‌شناسی اسلامی به عنوان یک علم مستقل وجود دارد.
 
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در پایان سخنان خود گفت: درباره اینکه روان‌شناسی قرآن بنیان قرار است چه کاری انجام دهد؟ باید بگویم که اولین کارکرد آن تبیین آموزه‌های روانشناسانه قرآن و اهل بیت(ع) است. کارکرد دیگر این است که آنها را به بوته آزمایش و تحقق عینی بگذارد. همچنین آموزه‌های ناسازگار با خود را نقد و آموزه‌های سازگار با پارادایم خود را درونی می‌کند. همچنین ممکن است دست به نوآوری‌هایی بر پایه مبانی عقیدتی اسلامی بزند. 


نظر شما :