آیتالله مصباحیزدی در دیدار استادان دانشگاه: علامهطباطبائی محور معرفت اسلامی در حوزه و دانشگاه است
به گزارش روابط عمومی دانشگاه به نقل از عطنا، جمعی از استادان دانشگاه علامه طباطبائی در قالب برنامه معرفت افزایی استادان با عنوان طرح «ضیافت اندیشه» نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه علامه طباطبائی با آیت الله محمدتقی مصباح یزدی در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) دیدار و گفت و گو کردند.
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی در این جلسه با اشاره به اینکه در گذشته، روالی در جامعه، خصوصاً در دانشگاهها وجود داشته است که از آن با عنوان «ریزهخواری از غرب» تعبیر می شود، بیان کرد: دانشمندان غربی زحمت می کشیدند، با تحقیقات بسیار در علوم تجربی و علوم انسانی کتابهایی مینوشتند و دانشجویان و تحصیلکردگان ما آنّها را ترجمه و اقتباس میکردند و حتی همانند آن کتابها یا برگرفته ای از آنها در دانشگاهها تدریس میشد. وی با بیان اینکه در آن زمان گویی نظریههای اندیشمندان غربی برای دانشجویان وحی مُنزل بود، گفت: کمتر پیش میآمد که دانشگاهیان ما مسائل ابتکاری از خودشان داشته باشند و اگر کسی میتوانست مفاهیم عرضه شده توسط اندیشمندان غربی را به درستی منتقل کند، این افتخار بزرگی برایش محسوب میشد؛ این وضعیتی بود که پیش از انقلاب در دانشگاههای ما جریان داشت و آن را پذیرفته بودیم.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به اینکه عمده بحثهای دوران انقلاب مربوط به علوم انسانی بود، تصریح کرد: طی این سالها، پیشرفتهای زیادی در علوم تجربی داشتهایم و امروز نه تنها ما یک برده برای آمریکاییها نیستیم بلکه رقیبی برای آنها محسوب میشویم، اما در علوم انسانی مسئله طور دیگری است؛ زمانی که انقلاب شد مدتی دانشگاهها تعطیل شدند تا تحولی در دانشگاهها و برنامههای آنها به وجود آید تا با وضع مقتضای انقلاب انطباق پیدا کند؛ در دوران تعطیلی دانشگاهها، کارهایی در این زمینه انجام شد ولی سطحی و نیمبند بودند و تحول اساسی ایجاد نشد.
وی افزود: با نگاهی به گذشته(قبل از انقلاب) و وضعی که از ابتدای انقلاب تاکنون پیش آمده، برای انسان باهوشِ کنجکاوِ حقیقتطلب سوالاتی مطرح می شود که اولاً چرا باید تغییر کند؟ با انقلاب، حکومت از سلطنتی به جمهوری تغییر کرد؛ آیا دانشگاهها هم باید تغییر کنند؟ آیا محتوای درسها باید تغییر کند؟ اصلاً تحول در علوم انسانی به چه معناست؟
وی با اشاره به اینکه یکی از دلایل اصلی وقوع انقلاب اسلامی، تحقق هدف آفرینش انسان است، تصریح کرد: اگر به دنبال پاسخ این سوال ها باشیم ابتدا باید ببینیم انقلاب ما چه تفاوتی با سایر انقلابها دارد؟ در بسیاری از کشورها انقلاب رخ داده است؛ از انقلابهای بلشویکی در شمال گرفته تا انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب انگلستان، تفاوت انقلاب اسلامی با اینها در چیست؟ انقلاب اسلامی ایران، اهدافی الهی و معنوی داشته است.
آیت الله مصباح یزدی ضمن برشمردن نقش دانشگاه علامه طباطبائی در تبیین علوم انسانی در کشور از ابتدای انقلاب تاکنون گفت: اولین دانشگاهی که گرایشهای اسلامی در آن رواج پیدا کرد دانشگاه علامه طباطبائی بود، دانشگاهی که از بین همۀ اسمهایی که برای آن پیشنهاد شده بود نام «علامه طباطبائی» را برای خود انتخاب کرد. دلیل آن این بود که علامه طباطبائی محور معرفت اسلامی هم در قم و هم در دانشگاهها بود.
موسس موسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه بیان کرد: مرحوم مطهری علم خود را از علامه طباطبائی گرفته بود و سالها شاگردش بود، جلسه های اصول فلسفه و و روش رئالیسم، ۲۰سال قبل از نهضت امام برگزار می شد؛ بنیانگذار آن علامه طباطبائی بود، یعنی علم علامه طباطبائی توسط شهید مطهری در جامعه گسترش یافت و زمینه انقلاب را فراهم کرد.
وی افزود: آنجایی که ما به معارف اسلامی نیاز داشتیم، ریشه اش به آموزههای علامه طباطبائی بر می گردد و این افتخاری برای دانشگاهیان است که مبدأ رشد و معرفتشان را شناختند و خودشان اسم دانشگاه را «علامه طباطبائی» نام گذاری کردند و این موضوع به این معناست که علامه طباطبائی الگوی علم، معرفت، صفا، دوری از غرور و خودخواهی است.
آیت الله مصباح یزدی درباره رفتار و کردار علامه طباطبائی گفت: حدود ۳۰سال همراه مرحوم علامه طباطبائی بودم و اصلاً یادم نیست که او یکبار کلمۀ «من» را گفته باشد. حتی یکبار! اصلاً از کلمۀ «من» بدشان میآمد! علامه طباطبائی از یک طرف تلاشی برای معرفت و علم میکند و از طرف دیگر تلاشی برای خودسازی؛ تا غرور و تکبر را کنار بگذارد و واقعاً باید این فرد را الگو قرار دهیم.
وی در پاسخ به درخواست تعدادی از اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی مبنی بر بازگویی خاطرهای از مرحوم علامه طباطبائی بیان کرد: علامه طباطبائی مردی است که نه تنها در ایران بلکه در دورترین کشورهای اسلامی پر آوازه است؛ اولین و دومین جلد از تفسیر المیزان در کشور اندونزی که یکی از مشرقیترین کشورهای اسلامی است، ترجمه شد. در آن کشور اصلاً تشیّع رواج نداشت؛ چند دانشجوی اندونزیایی به ایران آمده بودند، وقتی این تفسیر علامه طباطبائی چاپ شد آنها جلد اول و دوم آن را بردند و در اندونزی به زبان مالی ترجمه کردند.
وی ادامه داد: علامه طباطبائی گاهی محتاج نان شب بود، بارها شده بود که اجاره خانه خود را نمیتوانست پرداخت کند. آنوقت کتابش در اندونزی ترجمه و منبعی برای تبلیغات اسلام در دورترین نقاط دنیا شد.
وی خاطرنشان کرد: در طول ۳۰سالی که با او رفت و آمد داشتم گاهی مسائل پیچیدهای در درس وجود داشت که ما از پس آن بر نمیآمدیم؛ او را تنها می یافتیم و راجع به آن مسائل صحبت میکردیم. معمولاً وقتی سوال میکردم او تأملی میکرد و میگفت، نمیدانم! گاهی دیگر تأمل میکرد و میگفت ببینید اینطور میشود؟
وی در پایان توضیح داد: آن زمان کسی او را نمیشناخت، از خیابان ها که عبور می کرد گویی طلبهای عادی بود؛ جلوی شاگردان و دیگران در هر شرایطی یک انسان کاملاً متواضع بود، هیچ یک از امتیازات خودش را به رخ دیگران نمیکشید، نه علم خود را، نه علامه بودن را نه مفسر قرآن بودن را. همان زمان از دانشگاه الازهر مصر که در آن زمان یکی از بزرگترین دانشگاههای اسلامی دنیا بود به خاطر اثر تفسیر المیزان برایش تقریظ نوشتند، برای همان آدمی که در قم هم شناخته شده نبود.
نظر شما :