دکتر حداد عادل: اهمیت دادن به خرد و عقل در نگاه به دین، ارزشمندترین میراث از علامه است
به گزارش روابط عمومی دانشگاه به نقل از عطنا، این همایش برای دومین سال متوالی در ایام بزرگداشت فیلسوف معاصر و مفسر قرآن کریم، مرحوم علامه طباطبائی(ره) باهدف تبیین شخصیت علمی حضرت علامه طباطبائی، تبیین نظریهها و اندیشههای جدید در حوزه علوم انسانی با بررسی ابعاد اندیشههای فرهنگی و اجتماعی این فیلسوف وارسته و همچنین تمرکز بیشتر به مسائل علوم انسانی با تأسی از اندیشهها و آراء علامه طباطبائی در سال روز وفات این عالم جلیلالقدر برگزار شد.
دکتر غلامعلی حداد عادل در ابتدای این همایش در سخنانی گفت: لازم است که همواره از علامه طباطبائی یاد کنیم، البته نه فقط در ایران بلکه در جهان اسلام باید علامه را معرفی کنیم و حتی در کل جهان باید ایشان به عنوان یک متفکر اسلامی معرفی شود و دانشگاه علامه طباطبائی نیز بیش از هر کجا در شناساندن علامه وظیفه دارد. او ادامه داد: به نسل جوانی که از علامه فقط نامی شندیدهاند باید ایشان را معرفی کرد. پیشنهاد میکنم که دانشگاه جزء کوچکی در حد ۵۰ صفحه با زبان ساده و جذاب درست کند و دانشجویان سال اول که وارد میشوند این جزوه به آنها داده شود، وگرنه علامه تبدیل یک لفظ میشود.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: علامه به معنای حقیقی کلمه یک حکیم الهی بود. از آن حکمایی که در طول تاریخ اسمشان را شنیدهایم که سلوک فکری و معنوی و زندگی عملی آنها بر پایه حکمت الهی بوده است. هرکس ایشان را میدید، یاد خدا میافتاد. امثال بنده که در حوزه درس نخواندیم، توفیق اینکه از نزدیک پای درس ایشان باشیم را نداشتیم و اختلاف سنی ما با علامه نیز زیاد بود و استادان ما در طبقه دانشجویان علامه بودند، اما از همان دهه ۳۰ در تهران نام علامه را شنیدیم و آرام آرام با ایشان آشنا شدیم. میدیدیم که آثاری تألیفی از قم به دست ما میرسد و اخبارش میرسد که با دیگر کتب متفاوت است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی اظهار کرد: اما موضوع اصلی صحبت من مقام عقل در جهانبینی علامه است. مشرب فکری علامه طباطبایی عقلانی بود. از دریچه عقل به هستی نگاه میکرد. معیار برای ایشان عقل بود. تفکر او عقلمدار بود و داور نهایی برای تصمیمگیری در نظر ایشان عقل بود و او زندگی سعادتمندانه و حکیمانه را زندگی عقلانی میدانست. این مشرب جلوههای مختلفی داشت. جهانبینی علامه استدلالی و منطقی بود. در اعتقاد به خدا و عالم غیر و قبول دین، ترازویی که دست ایشان بود ترازوی عقل و حکمت بود. اهل سلوک و عبادت و نماز شب بود و میدانید که علامه فرمودند که هرکسی به هر جایی میخواهد برسد از نماز شب است.
وی گفت: علامه فلسفه را در حوزه احیا کرد. در یک دورانی افرادی که میخواستند فلسفه کار کنند به تهران میآمدند و در مکتب تهران چهرههای برجستهای به تدریس شروع میکنند که این مسئله نتیجه کمرونقی فلسفه در حوزه بوده و علامه تشخیص داد که باید فلسفه در حوزه جدی گرفته شود و ایشان استقامت میکند و فلسفه را ریشهدار میکند. امروز اگر فلسفه در حوزه وجود دارد و در مجمع عالی حکمت اسلامی تدریس میشود، به آسانی به دست نیامده است و این نتیجه تلاشهای امثال علامه است.
علامه؛ پیشگام بردن علوم انسانی به حوزه علمیه
دکتر حداد عادل در ادامه گفت که علامه را باید پیشگام بردن علوم انسانی به حوزه علمیه دانست و تصریح کرد: البته در آن زمان اصطلاح علوم انسانی اینقدر که امروز رایج شده مطرح نبود، اما علامه به این مسائل توجه داشته است. علامه وقتی آیات را تفسیر میکند، بحثهای مختلفی دارد و گاهی روایات را نیز نقد میکند و یا بحث فلسفی دارد، اما یک مباحثی در حوزه علمیه در قالب تفسیر، اول بار از سوی علامه مطرح شده که مباحث اجتماعی است و شما ۶۰ سال قبل را در نظر بگیرید که علامه یک سلسله مسائل اجتماعی که تازه میخواست مطرح شود درک کرد و در متن دین مورد بحث قرار داده که در همان سالهای قبل از انقلاب اینها را استخراج کرده بودند.
وی تاکید کرد: در آن زمان که قحطی علوم انسانی بود، مرحوم حمید عنایت، استاد دانشگاه تهران، کتابی را درس میداد همین مجموعه مستخرج از المیزان بود که علامه بحثهای اجتماعی را مطرح کرده بود. اگر میبینید که امروز در قم شاید صدها نفر متخصص از علوم انسانی هستند که درس دینی میخوانند و انجمنهای تخصصی به وجود آمده و کارهای تطبیقی جدید میکنند ملهم از نوع نگاه علامه است و شاگردان علامه این کار را بسط دادهاند و این نوع نگاه عقلانی به علامه این امکان را میداد که با دانشجویان گفتوشنود داشته باشد و بالاترین جلوه آن نیز مصاحبههای علامه با هانری کربن است.
مرگ حقیقی آن روزی است که از عقلانیت دور شویم
دکتر حداد عادل در پایان گفت: ارزشمندترین میراثی که از حکمایی مانند علامه مانده است، همین اهمیت دادن به خرد و عقل در نگاه به دین است. این عقلِ جزئی معاشاندیش برخیها نیست که در دایره عقلشان هیچ هستی غیرمادی جا نشود. این را باید در علوم انسانی و یا معارف اسلامی مهم بدانیم و خدا نکند روزی چراغ عقل نزد ما کمفروغ بشود. مرگ حقیقی ما آن روزی است که از عقلانیت دور شویم که سراسر قرآن دعوت به عقلانیت و تفکر است.
این همایش در ادامه با برگزاری سه نشست تخصصی با برگزاری 3 نشست تخصصی با موضوعات علامه طباطبائی و علوم انسانی، فرهنگ شیعی از دیدگاه علامه طباطبائی، دین و آینده فرهنگهای بشری و الگوهای نظام فرهنگی و اجتماعی همراه بود.
نظر شما :